از خواب نمیتونم دستام تکون بدم ولی میخوام عشق رو تفسیر کنم یک غلغلک توی دل شادی شدید گرمای وجود وقتی مورد عشق نزدیکه خواستن هر آنچه او میخواد نخواستن هر آنچه دوست نداره از دوریش غمین بودن از نزدیکیش خوشحال بوی وجودش تا عمق تنت بره و سیر نشی بتونی ساعتها به او فکر کنی و نفهمی وقت چه زود میگذره و داری لحظات با اون بودن رو از دست میدی بند بند تنت منتظر آمدن و دیدنش باشه ولی نتونی به او نشان بدی چرا ؟ چون این همه عشق یه جور آدم کشیه این عشق مرضه آدم رو از کار و زندگی میندازه از آمدن از رفتن دیدن مردم لمس کردن زندگی حس کردن قلب تپنده شهر . نمیخوام عاشق باشم عشق هیچ سودی نداره همه رو باید به اندازه دوست داشت اگه نه از غصه لحظه اول عشق میمیری .
تراوشات شبانه
سلام آخیییی حالا حرف بزنیم فکر نکنین من فقط غصه دارم نه ولی هر وقت ناراحتم مینویسم . خفاش سیاه من یاد خدا هستم همیشه انشاالله و همیشه با ترس و امید زندگی میکنم کسی نمیتونه بر چسب بی خیال خدایی به من بزنه هنوز از مادر زاییده نشده راستش نصف دق دلام از تعصب شدیدمه که آنلاین خیال میکنم اینجا دیگه مهم نیست من زنم یا مرد مهم اینه که حرف بزنم که میزنم مرد میخوام جلو مو بگیره چه خبرها درباره الی به بازار آمد و ابتیاع شد امشب برای بار دوم پس از سینما میبینمش ایشالله جمعه مزخرفی بود که دل بابام و شکستم الکی اونا خیلی کار داشتن منم از بعد از مشکلات زندگیم که خداییش خیلی نبودن خیلی حساس شدم و گریه کردم و بابام دیدن و غصه خوردن و ترسیدن که باز حرفی بزنن من ناراحت بشم که این باز هم دلیل بزرگیه برای دروغ بیشتر گفتن که اقلا کسی نفهمه تو کی ناراحت میشی کی خوشحال ولی تازگی یهو همه به من میگن تو چرا اینجوری شدی چرا ساکتی چرا شاد نیستی میخوام داد بزنم از بس همه گفتین نخند چرت نگو نپر انقدر مهمان دعوت نکن انقدر نرو انقدر نیا چرا با وقار نیستی چرا خانم نیستی منم خواستم همه راضی باشن دوستم بدارن باز هم به قول خفاش از خود خواهیم بود شاید
بگذریم میخوام فوتو شاپ اینستال کنم تا عکسام قشنگتر بشن اینجا که عکسی نزاشتم تا به حال شاید بزارم روزی میخوام این فیلترهای لعنتی رو بشکنم برم فلیکر ولی راهی ندارم فعلا بای
یک قهوه فرانسه یک رول دارچینی و سیگار کمی شادی به آدم میده جلوی فیلم چرت پرت فیلمش راجع به پسر دخترا فرنگی بود که به چه دلایلی جدا میشن دوست میشن یا ازدواج میکنن یا طلاق میدن درسته که خیلی کثیفن خیلی بی بند و بارن ولی اقلا از بس دیدن گول کسی رو نمیخورن میگردن اونی که دوست دارن با هزار شرط و به همراهی قبول میکنن اونم وسط کار تا که نگاه چپ به یکی دیگه بکنه سریع بی خیالش میشن البته برای همین خانواده اونجا هیچ معنی خاصی نمیده کسی خودش رو فدای کسی نمیکنه اگه بمیری ممکنه هیچ کس سراغت نیاد ولی کاش ما هم انقدر ته اتاق با یک کتاب قصه به دست بزرگ نشده بودیم تازه اون موقع اگه یه فیلم بود که صحنه داشت ما میباست بریم بیرون و این کار خیلی بدی بود بعد یهو نامزد میشیم بی مقدمه میگن تو مال اینی بدون اینکه هیچ مردی رو تا به حال دیده باشی که اقلا بدونی الان این که این حرف زد پس این این تیپیه یا دروغ گویه یا پر رویه هیچی میگن تو هستی و این و قبول میکنی دنیای بیرون برات جالبه هیجان انگیز هم هست میتونی تا نصف شب بیدار بمونی تا لنگ ظهر بخوابی کارهایی که تا به حال بد بودن حالا خوبن اگه بگی نه مردکه با تیپا میندازتت بیرون دندونات میزاری رو هم و تحمل میکنی ولی خودت خیال میکنی که تو خیلی با حالی هنوز چراغی هستی و نمیدونی اصل زندگی یه چیز دیگه است بعد میبینی تو محبت میخوای آرامش میخوای یه کسی که بهش تکه بدی ولی کسی مسئولیت تو و این بچه ها رو قبول نمیکنه اشتباه از خودته زیاد تکیه کردی تو تو این دنیا تنهایی تنهای تنها میگی نه برو تو گود توی اون دنیا هم تنهایی باید خودت جواب بدی هر ذره کار بد یا خوبی که کردی من میترسم
خدا با ما است .
امروز خوبم کمی موضوعها را دارم حلاجی میکنم ولی دیروز حالم بد بود کلافه بودم گریه ام میاومد با کسی حرف نمیتونستم بزنم بیخ گلوم فشار میداد . الان خوبم شاید همه خیال کنن من ساده ام که هستم بی عرضه ام که قبول ولی خیلی احمق نیستم همه چی رو میفهمم ولی یه علت لجبازی شدید کار خودم رو میکنم با این زبونم هم فقط راست میگم حتی اگه به ضررم بشه از خدا خیلی میترسم برای همین کسی رو گول نمیزنم
نمیدونم تنها کسی که از دلش اومد از خریت من سو استفاده کنه همینی که نافش ظاهرا به نام ما بریده بوده و من خبر نداشتم طلاق که به نظر من کار صحیحی نیست مخصوصا که دو تا پسر دارم که نمیشه تنها بزرگشون کرد طلاق عاطفی ولی خوبه چون اقلا روح و روانت از ضربه در امانه مثلا هیچ ساعتی منتظر طرف نباشی هر ساعتی هم اومد نه خوشحال بشی نه ناراحت بگی سلام خوبی و کمی حرف بزنی بری پی کارت . توقع تفریح گردش سفر مخصوصا بخواطر بچه ها که نداشته باشی چون اعصابش ضعیفه اگه هم سفر رفتین یا در خانه توقع همراهی و پشت داشتن نداشته باشی همیشه فکر کن تو خودتی و خدای خودت اونوقت راحت تری خوب اینم از این
امروز روزه گرفتم خبر عجیبیه چون من بخواطر بیماری خیلی نمیتونم روزه بگیرم الان هم دارم غش میکنم بای
چی میخواستم بگم ؟ آهان وزن کم کردم . قوی هستم امروز یه وزنه شیرینی پختم .بدون سیگار هم میشه احساس خوبی داشت . زندگی یک کتاب است بخواطر یک ورق باقیش نمیندازم دور .این و رفیقم برام فرستاده خوشحال میشم یکی بیاد اینجا کامنت بده ولی فعلا راضیم . خسته ام از صبح دویدم . وقتی سطح توقعت رسید به ۰ اونوقت راحت میشی . هوا هی گرم و سرد میشه . شارژر موبایلم گم شده ایشالله پیدا شه زودتر . بچه ها گاهی مثل نعمت هستن گاهی مثل امتحان . ازدواج یه هندونه هست که از بیرون نمیفهمی چه جوریه . طرفدار فعالیت شدید هستم تا مرز مرگ بعضیها به من بر چسب انرژی زدن بعضیها هم فکر میکنن بخواطر گلدانهای سبز و ظاهر آراسته و خندان من خوش بختم جالبه نه چقدر آدم سطحی میتونه قضاوت کنه . فعلا بای