خدا با ما است .
امروز خوبم کمی موضوعها را دارم حلاجی میکنم ولی دیروز حالم بد بود کلافه بودم گریه ام میاومد با کسی حرف نمیتونستم بزنم بیخ گلوم فشار میداد . الان خوبم شاید همه خیال کنن من ساده ام که هستم بی عرضه ام که قبول ولی خیلی احمق نیستم همه چی رو میفهمم ولی یه علت لجبازی شدید کار خودم رو میکنم با این زبونم هم فقط راست میگم حتی اگه به ضررم بشه از خدا خیلی میترسم برای همین کسی رو گول نمیزنم
نمیدونم تنها کسی که از دلش اومد از خریت من سو استفاده کنه همینی که نافش ظاهرا به نام ما بریده بوده و من خبر نداشتم طلاق که به نظر من کار صحیحی نیست مخصوصا که دو تا پسر دارم که نمیشه تنها بزرگشون کرد طلاق عاطفی ولی خوبه چون اقلا روح و روانت از ضربه در امانه مثلا هیچ ساعتی منتظر طرف نباشی هر ساعتی هم اومد نه خوشحال بشی نه ناراحت بگی سلام خوبی و کمی حرف بزنی بری پی کارت . توقع تفریح گردش سفر مخصوصا بخواطر بچه ها که نداشته باشی چون اعصابش ضعیفه اگه هم سفر رفتین یا در خانه توقع همراهی و پشت داشتن نداشته باشی همیشه فکر کن تو خودتی و خدای خودت اونوقت راحت تری خوب اینم از این
امروز روزه گرفتم خبر عجیبیه چون من بخواطر بیماری خیلی نمیتونم روزه بگیرم الان هم دارم غش میکنم بای
امیدوار بودم این دفعه شاد بنویسین...
براتون آرزوی روزای بهتری رو دارم.
به خدا توکل کنین.
سلام. به وبلاگم سر زده بودی خوشحال شدم. گفتم بیام اقلا یه نظری هم بدم. اما وقتی دیدم این جوری می نویسی گفتم شاید بشه من و شما با هم کمی بیشتر آشنا بشیم. شاید کمی بتونیم به هم اعتماد کنیم و درد دل هم رو بشنویم.
بالاخره هرکسی یه زندگی داره. هر زندگی هم با زندگی دیگری فرق داره. ما هم می تونیم یه کمی از زندگی خودمون به هم دیگه بگیم. شاید یکیمون یه تجربه ای داشت و تونست به اون یکی کمکی بکنه. به هر حال ایمیلم رو که نوشتم. منتظر جوابت می مونم. حداقل اگر هم با نظرم موافق نیستی باز هم به من اطلاع بده.
موفق باشی.